ایل شاملو
ایل شاملو (Shāmlu) یکی از هفت ایل اصلی و قدرتمندترین ایلهای تُرک[۱][۲] علوی معروف به قزلباش بودند که درسوریه (شام) میزیستند. این ایل در گذشته با مهاجرت تُرکمانان به آنجا رسیده و سکونت اختیار کرده بودند. ایل شاملو همگام با دیگر ایلهای اغوز به ایران مهاجرت کردند و در تأسیس سلسله صفوی، و به سلطنت رسانیدن شاه اسماعیل صفوی، با دیگر ایلهای اوغوز معروف سهم بهسزایی داشتند.[۲][۳]
دین | |
---|---|
اسلام | |
قومیتهای وابسته | |
صفویان، قزلباش، ترکهای خراسان |
تاریخچهٔ ایل شاملو
ویرایشورود به ایران
ویرایشحامیان اصلی صفویان، ایلات ترکمان بودند که قزلباش، خوانده میشدند.[۴][۵][۶][۷] مهمترین قبایل قزلباش عبارت بودند از ایل شاملو، ایل افشار، ایل قاجار، ایل تکلو، ایل ذوالقدر، ایل روملو و ایل استاجلو، که همگی از آناتولی و سوریه به ایران آمده بودند. هر دودمان به بخش گوناگونی از ایران مهاجرت کرد و رهبرانشان پس از فتح آن مناطق به حکومت آن دیار منصوب شدند؛ بنابراین «ایل شاملو در خراسان اقامت نمود»، استاجلوها در آذربایجان و بخشی در عراق عجم و کرمان اقامت کردند؛ طایفه قهرمانلو در شیروان، و ایل تکلو حکمرانی اصفهان، همدان و بخشهایی از عراق عجم را به دست آورد؛ فارس در دست ایل ذوالقدر بود، ایل افشار کهگیلویه و خوزستان را داشت و بغداد در کنترل طایفه ماوشلو قبیلهای کوچکتر و منشعب از آققویونلو بود.[۸] در واقع، مهاجرت قبایل تُرک از آناتولی و سوریه به ایران، که مربوط به قرن چهاردهم است، در به قدرت رسیدن صفویه و ماندگاری آنها به عنوان یک سلسله سیاسی کمک زیادی کرد.[۹] در تاریخ بعدی ایران، قبایل تُرک نقش اصلی را ایفا کردند. سلسله صفویه با کمک ارتشی متشکل از قبایل تُرک قزلباش به سلطنت رسید و قدرت را حفظ کرد. نادرشاه افشار از شاخه خراسان از طایفه قرخلو قبیله افشار برخاست و پس از درهم شکستن افغانها، دودمان افشاریان را تأسیس کرد و در نیمه دوم قرن هجدهم میلادی، حکومت ایران به دست مجموعه دیگری از روسای قزلباش، یعنی ایل قاجار افتاد.[۱۰] در ایران طی سالهای ۱۵۰۱ تا ۱۷۲۲ قدرت نظامی معمولاً منشأ ایلی داشت و قدرت سیاسی نیز از آن پیروی میکرد و قدرت نظامی و سیاسی در ایران عموماً در دست قبایل تُرک بود.[۱۱]
پیش از صفویه
ویرایشدر میان قزلباش، قبایل ترکمان از آناتولی شرقی و آذربایجان ایرانی که به اسماعیل اول کمک کرده بود تا قبیله آققویونلو را شکست دهد از نظر تعداد و نفوذ از همه مهمتر بودند و نام قزلباش معمولاً منحصراً بر آنها اطلاق میشد. برخی از این قبایل بزرگتر ترکمان به چند طایفه تقسیم شدند، از جمله:
اقوام دیگر مانند ترکمانان، بهارلو، قهرامانلو، ورسق یا بیات، شمگانی، گهگاه در کنار این «هفت قبیلهٔ بزرگ» قرار میگیرند. امروز، بقایای اتحاد قزلباش در میان افشار، قشقایی، ترکمن، شاهسون و دیگران دیده میشود. برخی از این نامها از نام یک مکان با اضافه شدن پسوند ترکی «لو» تشکیل شدهاست، مانند شاملو یا بهارلو. قبایل غیرترک ایرانی در میان قزلباشها توسط ترکمانها، تاجیک نامیده میشدند و عبارتند از:
رقابت بین قبایل ترک و اشراف فارس یک مشکل بزرگ در پادشاهی صفویه بود. بر اساس نوشتههای خاورشناس و ایرانشناس روس ولادیمیر مینورسکی، اصطکاک بین این دو گروه اجتناب ناپذیر بود، زیرا ترکمانان «هیچ جایی در سنت ملی پارسیان نداشتند». شاه اسماعیل سعی کرد با تعیین وکیلهای ایرانی به عنوان فرمانده قبایل قزلباش مشکل را حل کند. ترکمانان این را یک توهین دانستند و این موضوع باعث کشته شدن ۳ نفر از ۵ ایرانی منصوب در این سمت شد، عملی که بعدها انگیزهبخش شاه عباس اول برای محرومیت و تضعیف ترکمانان شد.
دوران صفویه
ویرایششاه عباس کبیر، از طفولیت در میان طایفهٔ شاملو بزرگ شد و به همین دلیل بزرگان ایل شاملو در سلطنت صفویان مصدر مشاغل مهم بودند. در سال ۱۵۸۸، زمانی که شاه عباس اول به قدرت رسید، فرماندار هرات و مربی سابق خود، علیقلی خان شاملو (همچنین شناخته شده با نام حاج علی قزلباش مازندرانی) را به عنوان رئیس کل نیروهای مسلح منصوب کرد. امرای شاملو در زمان ولیعهدی شاه عباس که در هرات زندگی میکرد، عبارت بودند از:[۱۲][۱۳]
- عبدی خان شاملو، از سرداران شاه اسماعیل اول
- دورمیشخان شاملو، والی اصفهان و هرات و شوهر خواهر شاه اسماعیل
- سلطان حسین خان شاملو والی قزوین (پایتخت) در زمان شاه محمد خدابنده و ناجی شاه عباس
- زینلخان شاملو، از امرای بزرگ صفوی
- علی قلی خان شاملو، بیگلربیگی (استاندار هرات)
- علیمردانخان شاملو، نادرشاه اورا بهسفارت نزد محمدشاه پادشاه هندوستان فرستاد.
بعدها، وقایعی باعث بدبینی شاه عباس به ترکمانها و تضعیف آنها شد. از جمله این وقایع میتوان به نقش ترکمنها در مبارزات جانشینی پس از مرگ پدرش و متعادلسازی اثر نفوذ سیدهای شیعهٔ اثنیعشری اشاره کرد.
دلایل قدرتمندی ایل شاملو در زمان شاه اسماعیل صفوی
ویرایشنقش شاملوها در دورة حکومت شاه اسماعیل به چند محور قابل تقسیم است: فعالیتهای نظامی، تصدّی مناصب و مقامات اداری، دراختیارداشتن حکومت ایالات و عهدهداری لَلَگی شاهزادگان، که در ادامه به تبیین آنها پرداخته میشود.[۱۴]
- فعالیتهای نظامی: دولتی که شاه اسماعیل بنیاد نهاد، در آغاز ماهیتی نظامی داشت و ساختار ارتش آن قبیلهای بود. اساس ارتش بر نیروهای ایلی قزلباش قرار داشت که در یاری رهبر خود به هم میپیوستند و در ازای این خدمات نظامی، هر طایفه ایالتی از کشور را به تیول خود درمیآوردند. به سبب ضرورت جنگهای اولیة اسماعیل برای تصرف کشور و بنیاد گذاشتن سلسلة صفویه، یکی از عرصههای فعالیت شاملوها در این عصر، حضور در جنگها و امور نظامی بود. در دوران حکومت شاه اسماعیل در بیشتر نبردهای نظامی، فرماندهی سپاه که نقشی بسیار مهم بود، در اختیار افراد زبده و باتجربه قرار میگرفت و به علت سابقة طولانی شاملوها، بیشتر به افراد این طایفه واگذار میشد. شاه اسماعیل در بسیاری از موارد؛ به خصوص در امور نظامی با این فرماندهان باتجربه مشورت میکرد و نظر آنان را به کار میبست. دلیل این حضور پررنگ در سمت فرماندهی آن بود که این طایفه از لحاظ فعالیتهای نظامی دارای تجارب زیادی بوده و خدمات برجستهای ارائه داده بودند.[۱۴]
- فعالیت دیوانی: چون در ابتدای تشکیل دولت صفویه، بنیه نظامی دولت بر روی اتحادیة ایلی قزلباشان استوار بود؛ از اینرو، رؤسای طوایف قزلباش (ایلات ترکمن حامی دولت صفویه) انتظار داشتند که مناصب مهم سیاسی، نظامی و اداری را در دست بگیرند تا از این طریق نفوذ خود را در دولت اِعمال کنند؛ بنابراین، در سالهای آغازین دولت صفویه، شاه اسماعیل به ناچار و با آگاهی از این مسئله، بیشتر مناصب اداری، سیاسی، نظامی و حتی مذهبی را به امرای قزلباش سپرد. دراین میان، شاملوها که خود را مسؤول به قدرت رسیدن دولت صفویه و نسبت به دیگر طوایف سزاوارتر میدانستند و تشکیل دولت را مرهون تلاشهای خود میدانستند، پاداش خدماتی را که انجام داده بودند، تصدّی مقامات اصلی دولت میدانستند.[۱۴]
- حکومت ایالات: شاملوها چون در به قدرت رساندن صفویه نقش مهمی داشتند، پس از قدرتگیری شاه اسماعیل از او انتظار داشتند علاوه بر مناصب مهم اداری، حکومت برخی از ایالات مهم را نیز به آنان واگذار کند تا علاوه بر نفوذ سیاسی، نفوذ اقتصادی را هم کسب کنند.[۱۴]
- لَلَگی شاهزادگان: یکی دیگر از زمینههایی که شاملوها در آن فعالیت داشتند، منصب اتابکی یا لَلَگی شاهزادگان بود. نخستین کسی که این منصب را برعهده داشت، حسین بیگ از طایفه شاملوها بود. مقام لَله مانند مشاوری زبده و باتجربه از هر لحاظ (امور تربیتی و نظامی) وقتیه شاهزاده خردسال بود، عمل میکرد و همیشه در هر کاری مورد مشورت شخص شاه قرار میگرفت.[۱۴]
دوران افشاریه و زندیه
ویرایشدر زمان افشاریه و زندیه خاندان شاملو تضعیف شدند و آنطور که باید و شاید تعداد قابل توجهی سرکرده و سردار و والی در میان رجال قدرتمند افشار و زند نداشتند. در این دوره، ایل شاملو به تدریج به خاندانها و دستههای کوچکتر تقسیم شدند و خوی و خصلت جنگاوری را از دست دادند.[۱۵]
دوران قاجاریه
ویرایشدر زمان حکومت قاجار، بزرگان کشور خود را در اطاعت پادشاه وقت یعنی سلطان آقا محمد خان قاجار در میگذارند. شاملوها هم از این قاعده مستثنا نبودهاند و در اردوکشیهای متعددی شهریاران قاجار را همراهی نمودهاند. در این دوران ایل شاملو هم مانند ایلات دیگر ایران اسکان میگزیند و هر شاخه از این ایل مستقلاً به فعالیت پرداخته و دیگر آن جنبهٔ تحرک دستهجمعی در رفتارهای جمعی آنها مشاهده نمیشود. این شاخهها در قم، ساوه، قزوین، ملایر، همدان، تویسرکان، زنجان، میاندوآب، مغان، دزفول، اهواز، مشهد، هرات، ترکمنستان، عراق، شامات و ترکیه سکنی گزیدند. خاندانهای سپهری شاملو، علماء شاملو، شمگانی شاملو، غیابی شاملو و غیایی شاملو در این دوران بهوجود آمدند.[۱۵]
دوران پهلوی
ویرایشدر دورهٔ پهلوی اول و دوم هر کدام از شاخههای ایل شاملو بر اساس محل زندگی و نوع فرهنگی که در آن زیست میکردند، راهی را برای خود برگزیدند. در این دوره برخی از شاخههایی که در ایران بودند به خارج از ایران (یک شاخه به آمریکا، یک شاخه به جنوب فرانسه) کوچ کردند و در آنجا سکنا گزیدند.[۱۵]
دوران معاصر
ویرایشامروزه خاندانهای متفاوتی از نوادگان خانهای ایل شاملو در اقصا نقاط ایران، ایالات متحده آمریکا و اروپا به خصوص جنوب فرانسه زندگی میکنند. از این میان میتوان به مرتضی خان سپهری شاملو والی موقوفات عباسقلیخان شاملو در مشهد،[۱۶] ایو فرهاد خان غیایی معمار نیویورکی، ابوالقاسم شاملو منتظر مَقدَم والی حمام بیگلر بیگی[۱۷] و رضا غیابی فعال اقتصادی در شهر تهران اشاره کرد.[۱۵][۱۸]
مجادلات
ویرایشدر دیماه ۱۴۰۰ شبکه اطلاعرسانی راه دانا گزارشی تحلیلی مبنی بر فعالیتهای اقتصادی انحصارطلبانه اعضای خاندان و خانواده غیابی منتشر کرد و نوشت:
ردپای قدرت این خاندان از به عهدهگیری فعالیتهای نظامی، دیوانی، حکومتی و تربیت فرزندان شاهان صفوی، تا زمان قجر و پهلوی و حتی بعد از انقلاب قابل مشاهده است. شاهد نفوذ این خاندان آن است که نشان خانوادگیشان بر سقف ساختمان مجلس خبرگان رهبری نقش بسته که در گذشته کاخ سنا نامیده میشدهاست. بعضی از افراد این خانواده که با هوشمندی خود را «غیایی» هم مینامیدهاند بهطور علنی خودرا فراماسون معرفی کردهاند. میشود به دیگر خان و خانزادههای این خانواده هزارتو اشاره کرد که در ظاهر نامی جز تولیت موقوفاتی مثل مدرسه عباسقلیخان در مشهد، یا حمام بیگلر بیگی از آنها جایی دیده نمیشود، اما در باطن شامل سهامداری چند ده کارخانه مانند کبریت سازی توکلی، کفش بلا، کاترپیلار و … در زمان پهلوی و همچنین بعد از انقلاب میشود.[۱۹]
در پاسخ گزارش به این مقاله، رضا غیابی فعال اقتصادی معاصر و یکی از افرادی که در گزارش به نام او اشاره شده بود در یادداشتی زیر عنوان «پاسخی به یک گزارش… این راه ما نیست» نوشت:
در خبر تلاش شده با ایجاد وهم، نقش ایل شاملو و خاندان غیابی «مخفی و سری» جلوه داده شود. حال آنکه بر اهل تحقیق پوشیده نیست که در مورد سابقهٔ آن ایل خدوم و همچنین خاندان غیابی شاملو در منابع بسیاری از جمله تاریخ ایران (سرجان ملکم)، احسن التواریخ (حسن روملو)، جامع التواریغ (رشیدالدین فضل ا…همدانی)، تاریخ جهان آرا (قاضی احمد غفاری)، ظفرنامه (شرف الدین علی یزدی) و البته تاریخ بیگدلی شاملو (دکتر غلامحسین بیگدلی) مطالب بسیار آمده و حتی در روزگار معاصر هم این ایل و خاندانهایش موضوع تحقیقات دانشگاهی میشوند. پس موضوع نه مخفیست و نه محرمانه بلکه موضوع تاریخیست و میتواند بسته به زاویه دید راوی و خوانندهٔ آن به قضاوتهای متفاوت بینجامد. لازم است ذکر شود که نسبت با این خاندان برای نگارنده هیچگاه ابزار تفاخر نبوده چرا که اعتقاد داریم امروزه «هویت» در اموری فراتر از این موضوعات تعریف میگردد و نمیتوان با گذشتهگرایی به استقبال آینده رفت». رضا غیابی فرزند اسلام غیابی از خاندان غیابی است که نسبش به محمدزمان خان شاملو میرسد.[۲۰]
فهرست برخی افراد برجسته و خانهای ایل شاملو
ویرایش- احمد سلطان شاملو
- عبدی بیگ شاملو (پدر زن شاه اسماعیل اول)
- حسین خان شاملو (قدرتمندترین خان قزلباش که توسط شاه تهماسب در ۱۵۳۴ اعدام شد)
- حسین خان شاملو (فرماندار استان لرستان)
- حسن خان شاملو
- میرزا ولیخان شاملو (ادیب، شاعر و از مستوفیان دورهٔ صفویه)[۲۱]
- علیقلی خان شاملو (همچنین شناخته شده با نام حاج علی قزلباش مازندرانی، فرمانده کل نیروهای مصلح در زمان شاه عباس اول)
- جانی بیگ خان بیگدلی شاملو (رئیس سلاح داران و داروغهٔ اسلحه خانه در زمان شاه صفی یکم و شاه عباس دوم)
- سینان خان شاملو (سفیر شاه عباس یکم نزد امپراتور رادولف دوم)
- محمدقلی خان بیگدلی شاملو (وزیر اعظم شاه سلطان حسین)
- دورمیش خان شاملو (والی اصفهان و هرات و شوهر خواهر شاه اسماعیل)
- مرتضی قلی خان شاملو اردبیلی (مخترع خط شکستهٔ نستعلیق)
- عباس قلی خان شاملو شاهسون (فرماندار مشهد در ۱۸۱۲)
- محمد مؤمن خان شاملو[۲۲]
- محمد زمان خان شاملو (حاکم استرآباد در زمان فتحعلیشاه)
- محمد علی خان بیگدلی شاملو
- زینلخان شاملو، (از سرداران شاه عباس یکم و همچنین شاه صفی)
- مرشد قلی خان استاجلو شاملو (از امرای قزلباش طایفهٔ یکان استاجلو و فرزند شاه قلی سلطان یکان استاجلو)
- حیدر قلی خان غیابی شاملو یکم[۱۸]
- میرزا علی اکبر خان غیابی شاملو
- منوچهر غیایی شاملو (فرماندار تهران)
- رضا خان غیابی شاملو (شاعر، تاجر و سفیر ایران در زمان پهلوی یکم)[۱۸]
- حیدر قلی خان غیایی شاملو دوم (معمار و آجودان ویژه در زمان محمد رضا پهلوی)
- فرهاد خان غیایی شاملو
- احمد شاملو
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ «BĪGDELĪ – Encyclopaedia Iranica». www.iranicaonline.org. ص. The Bīgdelī of Iran٫ In addition to tribes from Anatolia, tribes from northern Syria, collectively known as Šāmlū and consisting mainly of Turkmen, played a part in the establishment of the Safavid state in ۹۰۷/۱۵۰۱٫ (The word Turkman had originally meant Oghuz non-Muslims, but from the ۸th/۱۴th century onward meant Oghuz nomads٫). دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۲-۲۷.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ The Cambridge History of Islam, Volume 2, edited by Ann Katherine Swynford Lambton, Bernard Lewis, Cambridge University Press - p395. : "the most important of these tribes were Ustajlu, rumlu, shamlu, Dulghadir, Takkalu, afshar and Qajar".
- ↑ «نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی» پروفسور فاروق سومر ترجمه دکتر احسان اشراقی، دکتر محمد تقی مهدی کاشانی امامی.
- ↑ .The Cambridge History of Islam, Volume 2 .edited by Ann Katherine Swynford Lambton, Bernard Lewis. p395-: "In these areas the religious propaganda of Safavids won many converts among the "Turcoman" tribes which later formed the elite of the Safavid fighting forces. the most important of these tribes were Ustajlu, rumlu, shamlu, Dulghadir, Takkalu, afshar and Qajar. Turcoman should not be confused with Turkmen. "Turcoman" is used as a generic term for the semi-nomadic tribes, of Turkish ethnic origin, which carried on a pastoral existence remote from the towns. "Turkmen" is the proper name of one such tribe.".
- ↑ Babayan, Kathryn (1993). The Waning of the Qizilbash: The Spiritual and the Temporal in Seventeenth Century Iran. Princeton University. pp. 1–6. "The Qizilbash, composed mainly of Turkman tribesmen, were the military force introduced by the conquering Safavis to the Iranian domains in the sixteenth century.".
- ↑ Encyclopaedia Iranica - SAFAVID DYNASTY :'Esmāʿil I (r. 1501-24). It was under Ḥaydar’s son, Esmāʿil, that the Safavids evolved from a messianic movement to a political dynasty led by a shah rather than a shaikh. This was achieved with the assistance of the Qezelbāš'.
- ↑ Encyclopaedia Iranica- ʿAŠĀYER: "in the subsequent history of Iran, Turkish and Turkman tribes played leading parts٫ The Safavid dynasty won and kept power with the aid of an army consisting primarily of Qizilbāš Turkman tribes (ūymāqāt) such as the Šāmlū, Ostāǰlū, Ḏu’l-qadr, Qaǰar, Afšār, Rūmlū, and Tekelū".
- ↑ «Encyclopaedia Iranica» (به انگلیسی). ص. Each clan migrated to a different part of Persia, with their leaders appointed as governor of the area once the Safavids conquered it٫ Thus the Ostājlu were located in Azerbaijan and in part in ʿErāq-e ʿAjam and Kermān; the Qarāmānlu hailed from Širvān; the Šāmlu resided in Khorasan; the Tekellu held Isfahan, Hamadan, and parts of ʿErāq-e ʿAjam; Fārs was in the hands of the Ḏu’l-Qadr, the Afšār dominated in Kuhgiluya and Khuzestan (Ḵuzestān), and Baghdad rested under the Mawṣellu, a smaller tribe and offshoot of the Āq Qoyunlu٫.
- ↑ «Encyclopaedia Iranica». ص. In fact, a migration of Turkish tribal elements from Anatolia and Syria to Persia, dating from the ۱۴th century, greatly contributed to the initial strength of the Safavid cause and their viability as a political dynasty.
- ↑ «Encyclopaedia Iranica». ص. In the subsequent history of Iran, Turkish and Turkman tribes played leading parts٫ The Safavid dynasty (۹۰۷/۱۵۰۱-۱۱۳۵/۱۷۲۲) won and kept power with the aid of an army consisting primarily of Qizilbāš Turkman tribes (ūymāqāt) such as the Šāmlū, Ostāǰlū, Ḏu’l-qadr, Qaǰar, Afšār, Rūmlū, and Tekelū٫ ٫٫٫Nāder-qolī arose from the Ḵorāsānī branch of the Qereḵlū tīra of the Afšār tribe and, after crushing the Ḡalǰāʾī (Ḡalzay) Afghans, founded the Afšār dynasty٫ … in the second half of the ۱۲th/۱۸th century, the government of Iran fell into the hands of the another set of Qizilbāš chiefs, those of the Ašāqabāš section of the Qajar tribe٫.
- ↑ «Encyclopaedia Iranica». ص. In discussing Persia between ۱۵۰۱ and ۱۷۲۲, several peculiarities of the area and the time should be borne in mind٫ The first concerns the country’s physical environment and its effects٫ Much of Persia consists of arid, unproductive land٫ Large parts receive insufficient rainfall to support agriculture but are well suited to pastoral nomadism٫ In the sixteenth and seventeenth centuries, nomads, organized in tribes, comprised as much as one-third to one half of the country’s population٫ A second and related issue was that military power in Persia was usually tribal in origin, with political power following suit٫ Until the ۲۰th century, all of Persia’s ruling dynasties had their origins in tribal ambitions٫٫٫ Thirdly, military and political power in Persia was generally in the hands of ethnic Turks.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۹ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ بامداد، مهدی. رجال ایران(6جلد). زوّار تهران.1362. جلد4. ص155
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ ۱۴٫۳ ۱۴٫۴ نقش شاملوها در تأسیس و تداوم دولت صفویه (984- 906ق) (PDF). به کوشش جهانبخش ثواقب و فروغ بازگیر.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ ۱۵٫۳ تاریخ بیگدلی شاملو. ج. ۳ جلد. به کوشش دکتر غلامحسین بیگدلی. محمد رضا بیگدلی.
- ↑ «روزنامه خراسان». khorasanrazavi.khorasannews.com. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۵-۲۷.
- ↑ شهرآرانیوز (۱۳۹۹). «با نسل هفتم شاملوها در خانه ۱۵۰ ساله اجدادی - ۵ در و هزار خاطره». www.shahraranews.ir.
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ «ایل شاملو را بیشتر بشناسید +اینفوگرافیک». خبرگزاری آنا. ۲۰۲۱-۰۹-۲۹. بایگانیشده از اصلی در ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۱. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۹-۳۰.
- ↑ «بزرگترین کارتلهای قدرت اقتصادی در دست برخی افراد بخش خصوصی است». dana.ir. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۳-۳۱.
- ↑ غیابی، رضا (۲۰۲۲-۰۱-۲۱). «پاسخ شفاف و صریح رضا غیابی شاملو به گزارش تند خبرگزاری دانا در مورد او و خانوادهاش». وبسایت شخصی رضا غیابی. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۳-۳۱.
- ↑ بنیاد دائرة المعارف اسلامی. «دانشنامه جهان اسلام - شاملو، ولی قلیخان». eShia.ir.
- ↑ "Safavid Iran: Rebirth of a Persian Empire", Andrew J. Newman,Edt. I. B. Tauris 30 Mars, 2006, p.105 ISBN 1-86064-667-0.
منابع دیگر
ویرایش- Doerfer, Gerhard. "BĪGDELĪ". Encyclopædia Iranica. Retrieved 2012-09-17.
- History of the Khans of Ghiabī Chamlou
- Ghiabi Family’s List of the Khans
- Safawi
- [میرنیا، علی؛ ایلها و طایفههای عشایری خراسان، تهران، ۱۳۶۹]
- [بامداد،مهدی.رجال ایران(۶جلد).زوّار تهران.۱۳۶۲]