Deybirth
۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۰ عضو شد
درود. من "متولد ماه دی" یا همون کاربر:Deybirth هستم!...بچۀ خاک پاک کرمون...:-)
درباره من
ویرایشمن معتقدم که یکی از زیباترین جلوه های زندگی ما آدمها، میتونه این باشه که در طول مدت کوتاه عمرمون ، چیزهای خوبی رو به دنیای اطرافمون اضافه کنیم و چیزهای بدی رو از این دنیا کم کنیم!!... و به نظرم "ویکی" از این جهت شبیه زندگیه و امکان این افزدونها و کاستنها رو به راحتی در اختیار ما میذاره!... به همین خاطر فعالیت کردن در اون رو دوست دارم!...
باز معتقدم که :بالاترین و والاترین هدفی که یک آدم میتونه در زندگیش داشته باشه اینه که ، بیشتر و بیشتر یاد بگیره و سعی کنه چیزهایی رو که آموخته به دیگران هم یاد بده... یعنی دریک عبارت ساده : «بیاموزه و بیاموزونه!».... به نظرم از این جهت هم "ویکی" جای خوبیه و این هم دلیل دیگه ایه برای شوق من به فعالیت در "ویکی"...
دلایل دیگه ای هم برای فعالیت کردن در "ویکی پدیا" دارم که شاید روزی همینجا بنویسمشون!... فعلا سعی می کنم تا آتیشم داغه و جذابیت این فضا برام زیاده ، به جای حرف ، عمل کنم و ضمن ویرایش چند مقاله در روز ، هر روز هم یکی دو تا مطلب جدید به این فضا اضافه کنم... مطالبی که درشون البته کیفیت فدای کمیت نشده باشه و تک تکشون ارزش خوندن و ویراسته شدن و تکمیل شدن داشته باشن....
گرچه نباید اسمی از من در مطالبی که برای اولین بار مینویسم و وارد این فضا می کنم، برده بشه ، و معمول هم نیست که کسی برای دیدن اسم نویسنده اولیه هر مطلب به تاریحچه ها رجوع کنه ، اما مایلم از صمیم قلب از همه ی افرادی که روزی نوشته های من رو خواهند خوند و اجازه نخواهند داد تا زحمات من و تکمیل کننده های مطالب من در این فضا به هدر بره ، تشکر کنم!!... چراکه لذت آموختن به آدمهایی که نمیشناسیمشون و هرگز ندیدیمشون هرگز کمتر از لذت آموختن از اونها نیست!!.... ضمنا من پزشک هستم، یعنی عمرم رو برای تحصیل در این رشته گذاشتم و از راه طبابت زندگیمو می چرخونم ، امّا در عین حال علاقه ی شدید دارم به تاریخ، فلسفه، ادبیات ، هنر و.... بنابراین علاوه بر رشته تخصصی خودم ، در رشته های دیگر نیز برای "ویکی" فعالیت خواهم کرد.--Deybirth ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۱۴ (UTC)
آرزوی من برای ویکیپدیای فارسی
ویرایشدر تاریخ فرهنگ ایران، فن دائرةالمعارف نویسی یا همان نگارش دانشنامه، همواره در انحصار حکومتها و دولتها بوده است و تقریباً هیچ دائرةالمعارف بزرگ و مهمی، جز از مسیر دخالت یا پشتیبانی آنان که قدرت و ثروت مردم را نزد خود انباشته کرده اند، به سامان نرسیده است. امّا ویکیپدیای فارسی (با اغماض از یکی دو تلاش نه چندان موفق در سالهای اخیر، از جمله سرمایه گذاری کلان حسینعلی سودآور جهت نگارش نخستین دائرةالمعارف بخش خصوصی در ایران)، تنها دائرةالمعارف بزرگ فارسی زبان است که توسط "مردم" (به مفهوم واقعی و مطلق کلمه) ویرایش می شود و از این جهت می توان آن را نخستین دائرةالمعارف صددرصد مردمی در تاریخ فرهنگ ایران به شمار آورد. بر این اساس، من معتقدم هر تلاشی در جهت گسترش ویکیپدیای فارسی، در غایت امر، مجاهدتی در جهت نشان دادن و به رخ کشیدن اقتدار مردم، به تمامی حاکمان و زمامدارانیست، که زمانی در این آب و خاک، بر اریکۀ قدرت تکیه خواهند زد.
امّا هنوز، ویکیپدیای فارسی، در ابتدای راه خود است و تازمانیکه مهمترین و بزرگترین و معتبرترین دائرةالمعارف فارسی زبان محسوب شود، راه دراز و طولانی و پرمخاطره ای در پیش دارد... مسیری که البته، دیر یا زود پیمودنیست و من معتقدم، زمانی که این مسیر، تمام و کمال پیموده شد و ویکیپدیای فارسی، بزرگترین و معتبرترین و جهانشمولترین دائرةالمعارف فارسی لقب گرفت، آنگاه خودبخود، ایران ما نیز، به دموکراسی رسیده است!!... چراکه در آن روز، ویکیپدیای فارسی، نمادی کامل و تمام عیار، از اقتدار و توانمندی بی پایان مردم ایران خواهد بود و کمال و عظمت آن، تذکریست برای تمامی زمامدارانی که قدرت، از جانب مردم بدانان اعطا میشود، تا هرگز حتی فکر استبداد و دیکتاتوری را به مخیله خود نگنجانند!... پس من، با این اعتقاد راسخ که تلاش در جهت گسترش ویکیپدیای فارسی، مجاهدتی مقدس در مسیر دستیابی مردمم، به یک دموکراسی و مردم سالاری پایدار و خلل ناپذیر میباشد، و با این آرزو که ویکیپدیای فارسی، روزی در آینده نزدیک، سند و شاهدی زنده و بارز از اقتدار لایتناهی مردم در مقایسه با تمامی حاکمان و حکومتها باشد، از کوچکترین فرصتهایم، برای ویراستاری در این دائرةالمعارف مردمی، بهره میبرم و تا امکان نوشتن و توان ویراستن برایم موجود باشد، دست از تلاش نخواهم شست. که به قول شاعر شیرین کلمات شیراز:
به راه بادیه رفتن، به از نشستن باطل
که گر مراد نیابم، به قدر وسع بکوشم!..
فقط همین. :-)
صفحاتی که من به «ویکی» افزوده ام
ویرایشعلاوه بر هزاران ویراستاری که در مقالات مختلف «ویکی» انجام داده‌ام ، این فهرست صفحاتی است که من برای نخستین بار به این فضا افزوده ام(یا آنها را از صورت یک نوشته دوسه خطی به حالت یک مقاله درست و حسابی درآورده‌ام) و در آنها سعی کرده‌ام روزبه روز بیشتر به استانداردهای ویکی نزدیک شوم تا انشاء الله این نوشته‌ها برای همیشه در «ویکی» باقی بمانند و مورد استفادهٔ هموطنان عزیزم و سایر فارسی زبانان قرار بگیرند :
- سریال رم (ترجمه از ویکی انگلیسی)
- حدائق السحر فی دقائق الشعر (شاخصترین کتاب «رشیدالدین وطواط»)
- عماد فقیه کرمانی(همشهریم!)
- جمشیدسروش سروشیان(همشهریم و استادم)
- محمدجواد حجتی کرمانی(همشهریم)
- علی حجتی کرمانی(همشهریم)
- اسماعیل نواب صفا (ترانه سرای معروف)
- نوذر پرنگ (ترانه سرا و سراینده ترانه معروف :تولدت مبارک)
- دکتر سیدخلیل خطیب رهبر (همشهری و استادم)
- میرزا علی‌اکبرخان نفیسی ناظم‌الاطبا (همشهری و همکارپیشکسوتم!)
- فرهنگ ناظم الاطبا (شاخصترین و معروفترین اثر ناظم الاطبا کرمانی)
- ارباب جمشید جمشیدیان (اولین نماینده زرتشتیان ایران در مجلس شورای ملی)
- لازیت ها (ترجمه از ویکی انگلیسی)
- ترجمه (زبان) (افزودن قسمت پیشینه ترجمه در ایران)
- توران شهریاری (همشهری باذوقم)
- مانکجی لیمجی هاتریا (کسی که از او بسیار شنیده بودم)
- اسیپ ماندلشتام(افزودن زندگی نامه)
- خدایان تشنه‌اند(معرفی من از شاهکارآناتول فرانس)
- سلطان صاحبقران (مجموعه تلویزیونی)(من فقط یک بار در تمام عمرم، گریه کردن پدرم با صدای بلند و در نهایت تأثر رادیده‌ام و آن وقتی بود که یک کودک سه چهار ساله بودم و این سریال از تلویزیون ملی آن زمان پخش می‌شد!؟...قسمتی از این سریال بود که قتل امیرکبیر در آن نشان داده می‌شد!)
- ایرن زازیانس (زن هنرپیشه فیلمفارسی که یک بار او را از نزدیک دیدم و لطف زیادی به من کرد!)
- خسرو هریتاش (کارگردان برجسته سینما)
- زری خوشکام (بازیگر موردعلاقه‌ام)
- منوچهر سخایی (خواننده قدیمی)
- سید محمود نریمان(از اعضای برجسته جبهه ملی)
- محمدحسن شمشیری(از شاخصترین حامیان جبهه ملی)
- رفعت هاشم‌پور(دوبلور اسکارلت اوهارا در بر باد رفته)
- آرشاک قوکاسیان (دوبلور سعید دائی جان ناپلئون....دوبلور عمار محمد رسول الله)
- جان براون(آزادیخواه بزرگ آمریکائی که اگه در ویکی ماندگار شدم روزی صفحه‌ای در خور عظمت
این انسان بزرگ درست خواهم کرد.)(ترجمه و تلخیص از ویکی انگلیش)
- اکبر محسنی(خالق الهه ناز)(به همراه صفحه گفتارهای او)
- الهه ناز(ترانهٔ خاطره‌ها)
- کرزوس (پادشاه لیدی، مغلوب کوروش بزرگ)(ترجمه از ویکی انگلیش)
- محمدتقی ریاحی(از حامیان دکتر مصدق)
- رم، شهر بی‌دفاع(فیلمی که بعد از هفت دهه هنوز هم تماشاگرش رو میخکوب می کنه!!)(ترجمه از ویکی انگلیش)
- رنه کلر (یک کارگردان فوق العاده فرانسوی!)(ترجمه از ویکی انگلیش)
- آریستید(مرد سیاسی و سردار یونانی)
- استراسیزم(قانونی در یونان باستان)
- باراترون(چاهی مخوف و مرگبار در اسپارت)
- آگورا(میادین مقدس یونانی)
- سیزاکتی(باز هم قانونی در یونان باستان)
- هکتموری(کشاورزان مظلوم یونانی!)
- آرکنت(همان آخوند خودمون!؟)
- جنگ سیسیل(جنگی مبین عظمت و نفوذ شاهان هخامنشی)
- شاه بزرگ(لقب یونانی برای شاهنشاه ایران)
- آرئوپاژ(کاخ دادگستری در یونان باستان)
- جنگ پلوپونز(جنگی نمودار درخشش و نفوذ ایران ما در اعماق تاریخ)
- الاغ طلایی(اولین مقاله ای که خودم درش پانویس و عکس گذاشتم! و بدون یاری دیگران استانداردش کردم!)
- عبدالحسین شریفیان(مترجم زبردست جنوبی)
- آپولیوس(خالق الاغ طلایی)
- ماداورا(یک شهر باستانی رومی در الجزایر)
- پسوخه و کوپیدو(عشاق اساطیری، مقاله ای که خیلی دوستش دارم!)
- محمد خوانساری (استاد منطقی من!)
- شاه شاهان(ترجمه از ویکی انگلیسی)
- هزیود(شاعری در حد هومر که کمتر مشهوره!)
- تئوگونیا(شاخصترین اثر هسیود)
- شروع مقالات مربوط به دیوهای اساطیری در ایران باستان، از جمله: میتوخت، ملکوس، اسپینجگر، اشموع، پریمتی، ترومت، استویداد، دژیه ئیریه، کوند و... و تکمیل مقالات متعددی از دیگران در همین زمینه با بهره از منبع جدید
- برادرکشی (رمان)(اثری به یاد ماندنی از نیکوس کازانتزاکیس)
- گاهشماری حیوانی(یک نوع گاهشماری قدیمی در ایران)
- ماه‌های رومی(یک نوع ماهشماری! قدیمی در ایران)
- مرغ آمین(از اساطیر ایرانی)
- پشوتن(دانای فرزانه، پسر گشتاسب، برادر اسفندیار)
- گراز اریمانتوس(نمادی از شاهکارهای هرکول)
- گوزن کرینیا(نمادی دیگر از شاهکارهای هرکول)
- لوکانوس(شاعر جمهوریخواه اهل روم، عضوی جوان از اتحادیه پیزو)
- لیبر(ایزد رومی انگور و شراب، معادل رومی: دیونیزوس یا همان: باکوس)
- لیبرا(همسر لیبر)
- ملکوس(مالکوی نفرت انگیز، دیو مرگ آفرین)
- مهرنوش پسر اسفندیار، مهرنوش (در داستان انوشیروان)، مهرنوش (داستان ماهوی سوری)
- آرزوی(چنگ نواز و چکامه سرای ایرانی شاهنامه)
- آزاده(چنگ نواز عشوه گر رومی، قربانی خشم شهریاران سنگدل!)
- اسپنوی(همسر تژاو)
- خرنجاس(دلیرمرد تورانی)
- ایزدگشسپ(سردار بهرام چوبین)
- ماهوی(قاتل اصلی یزدگرد سوم)
- ارجاسپ(شاه تورانی)
- ارمایل(ارمایل پاکدین، یار گرمایل پیش بین)
- استقیلا(نوۀ افراسیاب)
- آرمین (شاهنامه)(پور ِ کیقباد)
- اشکش(دلاور ایرانی، از کین خواهان سیاوش)
- اغریرث (فرمانده)(سپهبد تورانی)
- الکوس(دلاور تورانی)
- اندریمان(دلاور تورانی)
- الوای (اسفندیار)، الوای (کاموس)(تکمیل)
- بابک (نیای اردشیر)
- بابک (سپهبد کسری)
- بابوی(دلاور ایرانی)
- آرش پدر منوچهر، آرش اشکانی، آرش پور کیقباد
- ابراهیم خواجه‌نوری(بزرگمردی که با کتابهاش نگاهی جدید به انسان و جهان را آموختم!)
- بادان(از مرزداران ایران در شاهنامه)
- شیرزیل(مرزداری دیگر!)
- برسام(سردار و پسر بیژن)
- بازور(افسونگر تورانی)
- باطرون(سردار رومی در شاهنامه)
- بالوی(نامدار ایرانی، پیام آور شاهنشاه ایران به قیصر روم)
- بانوی گازر(مادرخواندۀ داراب)
- بانوی گردوی(مُهربر خسروپرویز از گردوی به گردیه)
- بانوی مهبود(زنی پاکیزه و پاک رای در شاهنامه، سفره ساز نوشین روان)
- مهبود(وزیر خردمند کسری نوشین روان، جان باختۀ نیرنگ حسودان)
- براهام(توانگر فرومایه)
- لنبک(جوانمرد فقیر)
- برزوایلا(دلاور تورانی، نوۀ افراسیاب)
- ایلا (شاهنامه)(برادر جانباختۀ برزوایلا)
- کهیلا
- برزین (پسر گرشاسپ)
- صادق نوجوکی(آهنگسازی که بی نهایت خودش و آثارش رو دوست دارم!)
- عبدی یمینی(آهنگساز فقید که برخی از شاهکارهای داریوش عزیز دل منو خونده!؟)
- بونادئا(ایزدبانوی خوب، ترجمه از ویکی انگلیسی با افزوده های بسیار از لاروس)
- تارپیا(افسانه ای بسیار زیبا که گرچه ناشنیده است، امّا از عمق پیوندهای شرق و غرب می گوید)
- لیر(خدای دریا در اسطوره های ایرلند، ترجمه از ویکی اینگلیش)
- آلکیپ(دختری از اساطیر یونان، که در اشکال گوناگون خویش پیوندهای عمیق با بکارت و باکره ها دارد، ترجمه از ویکی انگلیسی)
- گو (پسر جمهور، شاه هند در شاهنامه)
- پاتریسین‌ها (شهسواران رومی، ترجمه و تکمیل)
- پلب ها (مقابل پاتریسین ها، ترجمه از ویکی انگلیسی، تکمیل با دیگر منابع)
- جنگهای پونیک(مشهورترین جنگهای روم و کارتاژ)
- تریومف(جشن پیروزی در روم باستان، شاید منشاء طاق نصرت های خودمان!)
- گرمایل(همراه ارمایل)
- جمهور(شاه هند در شاهنامه)
- اشه وهیشته(امشاسپند اردیبهشت، تکمیل)
- خشتره وییریه(امشاسپند شهریور)
- گلادیاتور(مقاله ای که قبل از ویرایش من، بیش از سه چهار خط نبود!، و مقاله ای که اگر عمزم بدنیا باشه ازش یه مقالۀ فوق العاده خواهم ساخت!)
- آندروکلس(قصه ای از یک نبرد گلادیاتوری: چگونه حتی درندگان نیز اسیر محبت می شوند؟!)
- برزوی(یک همکار شاهنامه ای!، پزشک و مترجم)
- بنداگشسپ(رایزن هرمز)
- بنداه(شاه سند)
- بوالفضل(مترجم کلیله و دمنه)
- بودلف(وراق طوسی، اولین نسخه نویس شاهنامه)
- برمایه (گاو) و برمایه (برادر فریدون)
- بساد(چوپان قیصر)
- بید (شاهنامه)(یک دیو شاهنامه ای)
- بیطقون(وزیر اسکندر)
- بیورد کاتی، بیورد (سو) و بیورد (کرمان)(همشهری شاهنامه ای!؟)
- پارس (شاهنامه) (از مدعیان سلطنت یزدگرد شاپور)
- یزدگرد شاپور(همان یزدگرد یکم یا یزدگرد بزه گر)
- سام اسفندیار(مرزبان بامرام شیراز!)
- نیوکوآ(ایزدبانوی بزرگ در اساطیر چین)
- یاو(همان امپراطور یاو، از امپراتورهای اساطیری چین)
- اساطیر چین(یک عالمه مطلب در فاویکی بصورت پراکنده در این مورد موجود است که باید ضمن شناسایی و رده بندی آنها، مقالات کم و کسری آن را یافت و افزود!...)
- پانگو(نخستین موجود در اساطیر چین، یه چیزی تو مایه های کیومرث خودمون!؟)
- کونگ کونگ(هیولای شاخدار، نابودگر هستی در اساطیر چین)
- ژو رونگ(اسطورۀ ببر سوار!)
- کلیسای سنت پریاپوس(کلیسا یی برای پرستش آلت تناسلی مرد بعنوان سرمنشاء حیات!، ترجمه از ویکی انگلیسی)
- فالوفیلیا (گرایش ولع آمیز به قضیب، حالتی که شاید بنیانگزاران کلیسای پیش نوشته اسیرش بودن!)
- سرمنشاء جهان(نخستین اثر هنری پورنوی واقع گرایانه در تاریخ هنر غرب، ترجمه از ویکی انگلیسی)
- گوستاو کوربت(نقاش فرانسوی که برعکس پیروان سنت پریاپوس، آلت تناسلی زن رو سرچشمۀ حیات در جهان می دونست!؟)
- شون(یکی دیگر از امپراتوران اساطیری چین)
- هون دون(همون خائوس چینی، بی نظمی محض که ازش نظم مطلق خلق شد!)
- سپنته آرمیتی(از امشاسپندان، همان اسفند یا اسپندارمذ)
- رام(ایزد رامش بخش)
- آپام نپات(ایزد بلندبالا: بُرزایزد)
- رشن(ایزد دادگری)
- اشتاد(ایزدبانوی ایرانی، یار و همره زامیاد)
- مارسپند(ایزد پاسدار زمان ها، ایزد چشم و گوش و خرد، ایزد اوستا بان)
- آریامن(رامش دهندۀ قوم آریایی)
- حمام ترکی(نمونه ای برجسته از هنر اروتیک)
- خوابیده ها(اثری دیگر از گوستاو کوربت، که قهرمان داستان رمانیه که دارم ترجمه می کنم)
- اثر ونوسی(نمونه ای از خطاهای ادراک ما)
- هنر اروتیک(هنری بیانگر دلمشغولی بزرگ بشریت!)
- اتین دینت(نقاش س ک س گرای نومسلمان)
- مرگ یک بوروکرات(یک فیلم خوش ساخت کوبایی که ازش خاطرات زیبایی دارم!)
- سینمای کلاسیک هالیوود(یادگارهای دورانی که انگار دنیا در اون دوران زیباتر و رویایی تر بنظر می رسید)
- آر. ک. ئو(عجیبه که سازندۀ خاطره انگیزترین و زیباترین فیلمهای هالیوودی، یعنی همون کمپانی که بهترین فیلم تمامی دورانها در تاریخ سینما، یعنی همشهری کین رو ساخته، قبل از من در فاویکی صفحه نداشت!)
- تشه یو(خدای جنگ در اساطیر چین)
- نبرد تشولو(جنگی حماسی در تاریخ اسطوره ای چین)
- یینگ لانگ (اژدهای بالدار همیشه حاضر در اساطیر چین)
- یوی بزرگ(به امید صفحه ای در خور بزرگیش!)
- جوان سیون(یکی دیگر از امپراطوران اسطوره ای چین)
- کو(امپراطوری دیگر از گروه سه شهریار و پنج خاقان)
- سه شهریار و پنج خاقان(اولین جمع زمامدران اسطوره ای چین، یه چیز تو مایه های کیانیان و پیشدادیان خودمون!)
- سویرن(ایزد آتش چینی)
- یوچائو(ایزد معماری در چین)
- وید جایلز(شیوه ای برای لاتینی نوشتن زبان چینی)
- یی(یا همون یی کمانگیر، یه چی تو مایه های آرش کمانگیر خودمون!، معادل چینی آرش!)
- شائوهائو(باز هم از خاقان های چین و به روایتی جزو پنج خاقان معروف)
- شیلا نا گیگ(نمادی اسرارآمیز از پیشینۀ اروپا، با معنای نکوهش از شهوت زن!)
- شاکتیسم(نظریه خدایی یا نظریه قدرت در هندوئیسم)
- فئی لاین(خدای باد در اساطیر چین)
- فنگ بو(همون فئی لاین در کالبد انسانی)
- جنیفر جونز(هنرپیشه امریکایی که وقتی خیلی بچه بودم با ایفای نقش برنادت سوبیرو در فیلم زیبا و به یادموندنی آهنگ برنادت در دلم غوغا کرد!)
- وودویل(کارناوالی از نمایش های ینگه دنیایی!!)
- بورلسک(نمایش تقلیدی طنازان امریکایی که با قوّۀ س ک س، مبدل شد به استریپ تیز!)
- سی یو جی(داستان باشکوه سفر هیجان انگیز چینی ها به هند برای کشف مرزهای نامکشوف بودیسم)
- اهرن(دلاور قیصر نژاد و عاشق پیشه!)
- میرین(دلاور رومی نژاد و عاشق پیشه!!)
- هیشوی(همون هیشوی باژخواه یا گمرکچی، باجگیری که فردوسی بهش میگه: جوانمرد و بیدار با رای و کام!)
- پژموده(همون پرموده، پسر ساوه شاه)
- پلاشان(سردار تورانی که سرش جایزه داشت)
- مورخ‌الدوله سپهر(مورخی که همیشه لذت بردم از خوندنش)
- ایران در جنگ بزرگ(کتابی واقعا کم نظیر درباره اوضاع ایران طی جنگ جهانی اول)
- ملی شدن شیلات ایران(یک ملی شدن صنعت نفت در مقیاس کوچکتر!)
- مادموازل مورفی(نمونه دیگری از هنر اروتیک، مقاله ای که با همت من! در ویکی فا به مراتب کاملتر از ویکی انگ شده!)
- کمک(پرنده ای در اسطوره های ایران، نماد تباهی و خشکسالی و ویرانی)
- ققنوس(اسطورۀ جاودانگی، صفحه ای که از بنیاد تغییرش دادم)
- ققنوس در شب خاکستر (مجموعه اشعار و احوال عمادالدین نسیمی با قلم مسحورکنندۀ سیدعلی صالحی)
- کرشفت(مرغ اساطیری سخنگوی و اوستاخوان!)
- پولاد (سردار کیقباد)(و یک عالمه بحث و ابهام زدایی و... اطرافش!)
- پولاد (یار سیاوش)(همون پولادوند خودمون!؟)
- نستیهن(پسر ویسه، یار چوگان افراسیاب در شاهنامه)
- ویسه(پدر پیران ویسه معروف)
- زادشم(پور تور!)
- لئوکیپوس(نماد جمعی از اساطیر فراموش شده یونان)
- هیلاریا(دختر لئوکیپوس، دخملی که بر سرش جنگی شد که مپرس!!)
- گورگوفونه(دختر پرسئوس، کشندۀ گورگون)
- فوئبه(دختر دیگر لئوکیپوس)
- لایو ایز لایف(آهنگی که همیشه شور زندگی میدمه در دل خستۀ من!)
- اوئبالوس(یکی از شوهران گورگوفونه)
- از تو متنفرم پس دوستت دارم(یک آهنگ رمانتیک دیوونه کننده!)
- پری یرز(از خانواده اساطیر یونانی ناشناخته تر در ایران)
- آفارئوس(باز از همون خانواده)
- آیداس(اسطوره یونانی قصه مارپسسا)
- کلئوپاترا آلسیون(دختر آیداس)
- مارپسسا(پرنسسی که آیداس ربود!)
- لینکئوس(از آرگونوت‌های کمتر شناخته شده)
- هیپپوکون(پسر آئبالوس و گورگوفونه)
- تیندارئوس(پدر هلن، حاوی روایتی دیگر از جنگ تروا)
- ایکاریوس(نام دو اسطوره کمتر شناخته شده یونانی)
- اریگونه(دو اسطوره یونانی که به حشره شناسی و ستاره شناسی راه یافته اند.)
- پنتیلوس(پسر نامشروع اورستز و اریگونه در اساطیر یونان)
- پریکلایمنوس(یکی دیگر از آرگوناتهای کمتر معروف)
- چلوریس(یک اسطورۀ شگفت انگیز، که از نفس هایش گل رُز بهاری می روید، همان فلورا)
- هربرت جیمز دراپر(نقاش انگلیسی عصر ویکتوریا)
- تریستان و ایزولت(یک داستان بسیار زیبای عاشقانه که خدا کنه بتونم همه شو ترجمه کنم، یه چی تو مایه های ویس و رامین خودمون!)
- به او بگو(یک دوئت فوق العاده از سلین دیون و باربارا استرایسند، که بی نهایت دوستش دارم!)
- اوکه موچی(ایزدبانوی غذا در شینتو و اساطیر ژاپن)
- تمو(یا همون امپراتور تمو، چهلمین امپراتور ژاپن)
- فوکوروکوجی(یکی از هفت خدای بخت و اقبال)
- بودای(بودای خندان یا همون بودای چاقالو، که از وقتی خیلی بچه بودم، مجسمه اش بالای تختخوابم بود و هر صبح که بیدار می شدم، بهم لبخند می زد!...خیلی طول کشید تا بفهمم اسمش چیه و ربطش با بودا چی چیه؟!!)
- کینتارو(یا پسر زرین، یک قهرمان اسطوره ای درفولکلور و اساطیر ژاپن)
- سن نین(اصطلاحی برای موجودات نامیرا و جاودانه در اساطیر ژاپن و کره و...)
- بوگیمن(اگه کسی بخواد با لولو خورخوره های تموم دنیا آشنا بشه، بد نیس این ترجمۀ منو بخونه!)
- یاما-اوبا(عجوزه کوهستان، یکیوکای عجیب که نمونه ای ازش مادر کینتارو بود)
- یوکی-اونا(زن برفی، زن زیبایی که آدمو به نزدیکی جنسی با خودش فرامیخونه و بعد که آدم رفت جلو، ترتیب آدمو میده!!؟، یه چی تو مایۀ ملمداس در اساطیر ایران و سیرن در اساطیر یونان)
- اساطیر ژاپن(با تشکر از اون شیرین خانومی که منابع ساخت این صفحه رو برام فراهم کرد)
- ریوگو جو(قصری در زیر آب در اسطوره های ژاپنی)
- ریچارد مارکس(یک خوانندۀ دوست داشتنی امریکایی)
- شاکتیسم(فرقه ای از هندوئیسم)
- شاکتی(عالیترین مظهر پرستش در شاکتیسم)
- فهرست عشاق معروف(صفحه ای که من شروع نکردم، اما ضمن تغییر، درش تغییرات اساسی دادم)
- تبرگ(یا همون توبورگ، پهلوان چینی در شاهنامه)
- تلیمان (پهلوان)(پهلوانی دیگر در شاهنامه)
- تلیمان (سغدی)(سردار شغدی ستاره شناس شاهنامه)
- خوزان(دلاور ایرانی)
- منوشان(دلاوری دیگر در سپاه رستم)
- جان فروز(از سرداران بهرام چوبینه)
- اسبانیر(شهر هزار و یک شب)
- چمروش(مرغ اسطوره ای غول آسا که ساکن البرزکوه و حامی ایران در برابر انیران است)
- فربد(مقاله دوخطی من که یه خطش هم توسط یه دوست نازنین حذفیده شد!؟)
- گئوکرن(این دیگه آشیانه واقعی سیمرغه)
- ظفرنامه (مستوفی) و متمایز کردنش از ظفرنامه (اورنگ زیب)، که همه جای فاویکی با هم اشتباه شده بودن!)
- برز (ایزد)(خیلی باید دقت کرد به شباهت و تفاوت ظریفش با آپام نپات، که صفحه اونم کار خودمه!)
- اشتاد(ایزدبانوی ایرانی)
- دئنا(ایزدبانوی ایرانی، سرمنشاء دین)
- ملمداس(یا همون ملمداس ارّه پا، اسطوره ای برای پرهیز دادن جوانان از س ک س!)
- غراب جندون(کشتی اجنه)
- سیاه مجد(اسطوره ای که در حال قضای حاجت است، و می ترساند!)
- زوال(اسطورۀ نخل آسا و مخوف)
- جهله به گند(اسطوره ایرانی که به بیضه ها(تخم ها)یش، راه بر آدمیزادگان عابر می بندد!)
- داهیر(ماهی بزرگ اسطوره ای)
- خر سه پا(اسطورۀ بسیار شگفت انگیز ایرانی)
- ماندانا(یا همون ماندانای مادی، گسترش صفحه از مقاله دوخطی و بدون منبع اولیه به وضع فعلی، به افتخار ماندانا-پ، یک دوست که خوانندۀ دائم مقالات فاویکی من و مشوق همیشگیمه)
- سیلا و کاریبد(دو هیولای دریایی در اساطیر یونان که نامشان را به صخره و گردابی درمسینا واقع در سیسیل ایتالیا دادن)
- مازیار بهروز(نویسنده ای که با ترجمه کتابش با تاریخ و جریان شناسی جنبش چپ ایران آشنا شدم)
- عشق همه چیو تغییر میده (آلبوم سارا برایتمن)(یک آهنگ عاشقانه که خودش و صاحبش، قلبمو تسخیر کردن!!) (سارا برایتمن، زنی که زندگی و عشق و امید توی صدای خوشگلش، موج میزنه!)
- تلفوس (پسر هراکلس)
- آکتئون (اسطوره یونانی و قهرمان مشهور تبسی)
- تانترا (مکتب شگفت انگیزی که کاش بتونم منابعی که راجع بهش دارم، پیدا کنم!)
- اکو و نارسیس (صفحه ای که باید با مشابهش در ویکی انگ مقایسه بشه، تا معلوم شه چرا انقد دوستش دارم!)
- ششه (جنواره ایرانی!)
- بابا دریا (اسطوره ایرانی شبیه لولو خورخوره، البته نه به اون خوش شانسی!..)
- عبدالله دهش (بزرگمردی که به من نشون داد که صوفی های بزرگ فقط خاص لابلای اوراق کتابهای قدیمی نیستن و حضورشون توی دنیای معاصر هم ممکنه!)
- مینروا(اولین اسطوره از اسطوره های اتروسکی که در فاویکی ساخته شد!)(اصلاح اساسی صفحه به درخواست یک دوست)
- مانیا، (ایزدبانوی مرگ در اساطیر رومی و اتروسکی)
- مانتوس (همسر مرگ آفرین مانیا در اساطیر اتروسکی)
- آنی (خدای آسمان در اساطیر اتروسک، همتای ژانوس رومی که صفحه اونم کار منه!!)
- ماریس یا همون ماریش، خدای کشاورزی و باروری در اساطیر اتروسک)
- تینیا (خدای خدایان در اساطیر اتروسک، معادل زئوس یونانی و ژوپیتر رمی که این دومی رو خودم از تغییر مسیر به زئوس نجات دادم!؟)
- یونی (والاترین ایزدبانو در پانتئون خدایان اتروسک، معادل ژونو یا همون هرا)
- شاندور مارائی (خالق خاکستر داغ، کتابی که ترجمه نشده، بدجوری منو گرفت!...وای به اینکه ترجمه مینو مشیری رو گیر بیارم!)
- خاکستر گرم (همون: خاکستر داغ که گفتم!)
- باغ عشق (یاد این باغ که تو شهر ماست، به خیر!)
- دونا دونا (یه آهنگ دیوونه کننده، یادگار یه عشق دیوونه کننده!؟...، ترونه ای که داره از هولوکاست میگه!)
- هاری بلافونته (ضد مسلمون تر از این آدم، بین خواننده های امریکایی نداریم، اما نمیدونم چرا انقد دوسش دارم؟!...شاید بخاطر اجرای فوق العاده اش از مشهورترین ترونه عبری، یعنی هاوا ناگیلا!)
- یکرنگی (از معدود یادگارهای باقیمونده از زنده یاد دکتر شاپور بختیار، نخست وزیر نگون بخت شاهنشاه که شاید اگه پدرای ما به حرفاش گوش کرده بودن، الان اینجا نبودیم!؟...کتابی که وقتی خوندم خیلی دلم سوخت و تازه فهمیدم دنیا دست کیه؟!...)
- کبوتربازی (یاد و یادگاری از کودکی ناتمام من!)
- جلد کردن کبوتر (دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است!)
- گودال لطفی (به یاد اصفهان، شهری که همیشه جرئی از قلبم اونجا میطپه!)
- محمدناصر صفا یا همون شازده ظهیرالسلطان، پسر ظهیرالدوله ای که قبر یه عالمه از آدمای دوس داشتنی و بزرگو توی خانقاهش یعنی همون گورستان ظهیرالدوله جا داده، اما قبر پسرش توی کرمان ما، بخاطر بی ذوقی یه مشت آدم بی ذوق!، نیست و نابود شد!... قبر همین شازده صفا، نقاشی که تابلوهاش هنوز توی خونه ماست و جاش هنوز توی قلب من!)
- میناموتو نو یوشی ئی (سامورائی معروف، همون هاشیمانتارو)
- میناموتو نو یوری‌یوشی (سامورائی حافظ سرزمین های شمالی، پدر یا پسر میناموتو نو یوشی ئی؟!)
- میناموتو نو یورینوبو (یک میناموتوی دیگر، صفحاتی که ساختم تا با هم قاطیشون نکنم، اما مث اینکه فایده نداشت!)
- روزی روزگاری در غرب (یک فیلم فوق العاده از سرجیو لئونه، با آهنگی اسرارآمیز از انیو موریکونه)
- میناموتو نو سونموتو (بازگشت به میناموتوها، که توی تاریخ ژاپن شبیه خاندان سورنا هستن در دوران اشکانی خودمون)
- تایرا نو ماساکادو (شورشی معروف تاریخ ژاپن که در موردش قضاوتهای ضد و نقیض زیاده، یه چی تو مایه گئوماتای مغ)
- تاکاکورا (هشتادمین امپراطور ژاپن)
- گو شیراکاوا (هفتاد و هفتمین امپراطور ژاپن)
- امپراتور توبا (هفتاد و چهارمین امپراطور ژاپن)
- سوتوکو (هفتاد و پنجمین امپراطور ژاپن)
- فهرست امپراتوران ژاپن (دیدم قبل از نوشتن تک تک امپراطورها، باید اسماشونو بدونم، اینه که با زحمت زیاد این صفحه رو ساختم!)
- امپراطور سويزی (دومین امپراطور ژاپن که البته ماهیت افسانه ای داره)
- اساطیر کره (عجیبه که تا قبل از این ترجمه من، نه فقط در فاویکی، بلکه در کل اینترنت فارسی زبان، کلامی درباره اساطیر کره نبود!)
- ققنوس سرخ (اسطوره شگفت چینی که ارتباط اساطیر شرقی بخصوص ایران و چین رو به همدیگه نشون میده)
- کرملی‌های پابرهنه (فرقه کاتولیکی که در تاریخ پزشکی ایران ازشون نامها هست)
- کوه کرمل (کوه یا کوهستانی در اسرائیل، با یک دنیا افسانه و تاریخ و... در اطرافش!)
- سیلوانوس (خدای زمین های کشت نشده، یک اسطوره شگفت و مرموز رومی)
- سلوانس (همتای سیلوانوس رومی در اساطیر اتروسک)
- کبد پیاسنزا (زیاد درباره این شاهکار و خلاقیت اقوام اتروسکی خوندم، اما هنوز نفهمیدم چرا باید اساطیر اتروسک روی جیگر بعبعی جا خوش کنن؟!!)
- ژانوس (ایزد آغازها و انجام ها، منشاء ژانویه)
- ساتورن (خدای کهن کشاورزی در اساطیر روم، ایزد زحل یا همون کیوان)
- ساتورنالیا (جشن خدای زحل یا همون ساتورن که الان گفتم!)
- تررا یا مادر تررا یا تللوس، تجسم زنانه زمین در اسطوره های رومی
- وریتاس (ایزدبانوی حقیقت در اساطیر روم)
- آلتئیا (نمادی اسطوره ای از ایزدبانوی پیش گفته، حقیقت نما)
- وولکان یا همون ولکان، ایزد کهن آتش در اسطوره های روم
- ژوپیتر (عجیب نبود که ژوپیتر رمی با اون عظمتش فقط یک تغییر مسیر باشه به زئوس یونانی؟!...)
- مارس (این هم دومین خدای بزرگ روم که قبلا صفحه نداشت!)
- افسانه ار (افسانه ای افلاطونی برای یک دوست بسیار دوس داشتنی!)
- بلونا (ایزدبانوی جنگجو در اسطوره های رم)
- اساطیر روم که اگر عمری بود روزی حتی از اساطیر رم هم جداش خواهم کرد!)
- وستا (ایزدبانو که نه!، بهتره بگیم: الهه باکره اجاق و آتشدان خانگی!)
- باکره‌های وستال (باکره هایی که میشه از زندگی هرکدومشون، دهها فیلم سینمایی ساخت!)
- سرس (یک خدای دیگر از خدایان کشاورزی)
- فلورا (ایزدبانوی دوست داشتنی بهار و گل ها، همون که قبلا صفحه همتای یونانی گل سخنش، چلوریس رو هم ساخته بودم!)
- فانوس (خدای شاخدار جنگل ها در اساطیر روم)
- ترانه‌شناسی داریوش اقبالی (نوشتن درباره ترانه هایی که زیباترین و لذتبخش ترین لحظات زندگیم، باهاشون گذشته!، وای که اگه داریوش اقبالی توی این دنیا نبود، زندگی چقدر سخت بود!)
- فورتونا (نه فقط آرزوی من، که آرزوی تقریبا تموم مردم دنیا اینه که روزی این الهه رو در آغوش بکشند!)
- متامورفیوس (روایت شاهکارگونه اوید از افسانه خلقت)
- فاستی (باز هم از اووید، این بار منظومه های رویائیش!)
- روما (الهه حامی شهر رم و امپراطوری روم)
- دیس پاتر (از دنیای مرگ، اما غرق زندگی، اسطورۀ شگفت)
- جنیوس (باید این مقاله منو بخونی تا بفهمی چرا معتقدم اینها همون اجنه خودمون هستن!)
- لارس یا همون لارها، (ارواح پاسدار خانواده در اسطوره های رومی)
- دی پناتس (اسطوره هایی در درون کُمُد، گنجه و به قول ما کرمونی ها: درون دولابچه!، کاش یکی به من بگه نظیر این اسطوره ها که ساکن کمد و گنجه و ... باشن، توی اساطیر ایرونی هم داشتیم یا خیر؟!)
- ارکوس (خدایی از عالم اموات، که به سراغ اونایی میاد که عهدشونو با من شکستند!؟)
- کویرینوس (از نخستین خدایان روم باستان و یه جورایی همردیف با ژانوس دوست داشتنی که صفحه اون هم کار خودم بود!)
- سول اینویکتوس (ایزد رومی خورشید، که خوندن مقاله اش به هر ایرانی حس افتخار خواهد داد!، چون در اصل همون میترا خانوم یا همون آقا مهرداد یا میترادات خودمونه!!)
- کنکوردیا (فکرشو بکنین: از دعواهای خاله زنیکۀ زن و شوهری گرفته تا هواپیماهای مافوق صوت کنکورد، همه شون یه جوری به این اسطوره مربوطن!)
- فیدس (الهه اعتماد در اساطیر روم)
- پیتاس (و این یکی که ایزدبانوی وظیفه شناسی است!، نسبت به تقریبا همه چیز و همه کس!)
- پروپرتیوس (مرثیه سرای پُرماجرای لاتین زبان!)
- اسپس (هم ایزدبانوی امیدواری است و معروف به آخرین ایزدبانو، و هم بر حسب اتفاق، آخرین ایزد یا ایزدبانوئیه، که نوشتن مقاله اش نشون میده که من موفق شدم، اسطوره های رومی رو، در حدی که الگوی ناوبری مربوط بهش تعیین کرده بود، به آخر برسونم!)
- سرویوس تولیوس (ششمین پادشاه روم، یه وقت با ششمین امپراطور روم اشتباه نشه!)
- آنکوس مارکیوس (چهارمین پادشاه روم)
- فستوس (مورخ فرماندار!)
- تجاوز به زنان اهل سابین (از اون صفحه هایی که وقتی متنشو ترجمه کردم و مطالب جدیدی از منابع دیگه بهش افزودم، مقاله ای اصل شد که با دیدنش، خودم از خودم خوشم اومد!؟)
- نوما پمپیلیوس (دومین پادشاه روم)
- تولوس هوستیلیوس (سومین پادشاه روم)
- لوسیوس تارکوینیوس پریسکوس (پنجمین پادشاه روم)
- عماد عصار (باید نوشته های این مرد توی دورۀ مجلۀ آشفته رو خوند تا فهمید که چه آدمای بزرگی با چه افکار مترقی، یه زمونی توی این مملکت فعال بودن، اما افسوس که قلمشون گاه آفتزده است!)
- لوسیوس تارکوینیوس سوپربوس (هفتمین پادشاه روم)
- تپیداریوم (از دیدن این صفحه توی ویکی انگ جا خوردم و واسه همینم ترجمه اش کردم!، چون من قبلا خونده بودم که غربی ها، حموم رفتن رو از شرقی ها آموختند و به همین خاطر کلمه ترکی حموم به السنۀ غربی راه پیدا کرد!!)
- فریجیداریوم (مرحله دیگری از حمام رفتنهای رومی!)
- کالداریوم (و اینم سومین بخش از حمام های رومی)
- میناموتو نو یوری میتسو (همون رایکوی معروف افسانه ای، از میناموتوهای فراموش شده)
- واتانابه نو تسونا (از ملازمان رایکو)
- اوسوئی سادامیتسو (ملازم دیگر رایکو)
- اورابه نو سوئه تاکه (چهارمین ملازم رایکو، از ملازمان چهارگانه ای که یکیشونم همون کینتاروی معروفه، مقاله من در ویکی پدیا که چند سایت معتبر، عیناً نقلش کردن و لااقل اسمی از ویکی هم نبردند، که دلمون خوش باشه!)
- یاوه (دلاور سمنکانی شاهنامه)
- یانس (شاهنامه) (برادر کهتر قیصر روم)
- سین تئوتل (اساطیر آزتک تا قبل از من در ویکی هیچ صفحه ای نداشتند!، پس این اولین اسطورۀ آزتکی در ویکی پدیای فارسی است)
- چیکومه کواتل (ایزدبانوی آزتکی ذرت، و اگه بدونیم که توی آمریکای جنوبی اغلب پدیده های خلقت رو یه جورایی با ذرت ربط میدادن، میفهمین چرا ذرت؟!)
- چالچیوتلیکوئه (زنی با دامنی از یشم سبز، اسطوره آزتکی دریا، دریاچه، رود، رودخانه، نهر و...)
- اساطیر آزتک (و این هم مقاله اصلی اسطوره های آزتک، که اگه عمرم بدنیا باشه، به مرور کاملترش هم خواهم کرد)
- پوپول ووه (یکی از کم بازدیدترین صفحاتی که من تا حالا ساختم، چون گمونم هنوز هیچ فارسی زبانی توی دنیا، به فکر نیفتاده که ببینه این پوپول ووه که میگن، واقعا چی چیه؟!)
- قربانی کردن انسان در فرهنگ آزتک (وای که چقدر دردناک و غمناکه اتفاقی که توی این مقاله میافته!)
- شیخ ریا (توصیفی از یک منظومه، که یک بار در زندگیم منو بیدار کرد، از خواب غفلت!، شاهکاری از یک همشهری دلاور من: علی اکبر سعیدی سیرجانی)
- افسانه‌ها (کتابی که شیخ ریا درش نقل شده، مضمونی بزرگ و شگفت، در کتابی کوچک!)
- میشکواتل (خدای کهکشانی شکار در اساطیر آزتک)
- هوئه هوئه تئوتل (خدای سالخورده یا سالمند آزتکی)
- تلالوک (از ایزدان اصلی آزتک، ایزد مورد توجه در خشکسالی ها، که هنوز یک عالمه مطلب دارم واسه افزودن به صفحه اش!)
- شولوتل (ایزد آذرخش، توامان با مرگ، در اساطیر آزتک)
- شوچیکتسال (ایزدبانوی عشق و گل ها)
- کواتلیکوئه (مادر خدایان، زندگی بخش ایزدان دیگر)
- کویول شاوکی (الهه ی شورشی!، اون هم شورش علیه مادر خودش!؟)
- سنتسون اویتسناوا (خدایان ستارگان جنوبی)
- ائکاتل (میشه بهش گفت ایزد باد در اساطیر آزتک)
- هوئه هوئه کویوتل (خدای رقص و آهنگ و پایکوبی، و یه جورائی خدای س.ک.س در اساطیر آزتکی)
- اویتسیلوپوچتلی (اصلی ترین و نخستین خدای آزتک ها)
- میکتلان تکوتلی (خدای مرگ در اساطیر آزتک)
- توسی (مادربزرگ یا مادر ِبزرگ ما!)
- تلاسول تئوتل (هم ایزد تطهیر و شستشو و هم ایزد گند و کثافت!؟)
- ارغوانیه (همون داودیه که من بخشی از خاطراتمو اونجا جا گذاشتم!)
- مسجد و مدرسه مادرشاه (قبل از این، هرکی ویکی رو میخوند، لابد فک می کرد که مدرسه مادر شاه، فقط توی اصفهانه و اسم دیگۀ مدرسه چهارباغ!)
- باغ ایلخانی (برای مدت حدود سه سال، سکونتگاه من، خیلی نزدیک بود به این محل!، یاد اون روزها بخیر که پیاده از جلوی شیرهای بانک ملی خیابون فردوسی رد میشدیم، اما نمیدونستیم اینجا همون باغ معروف ایلخانیه!)
- صفی‌علیشاه (صوفی سلسله ساز، مرد بزرگی که با خودش و جانشینش و خانقاههاشون، ماجراها داشتیم!)
- قاچاق کرم (راهزن واقعی-افسانه ای قفقاز، که رفقای بد و ناباب از افسانه ای بودن و افسانه ای موندن، خارجش کردن!)
- مهدی بامداد (مردی که فقط با همون یک کتاب معروفش، یک دنیا عزت و احترام درست کرد واسه خودش، از جمله توی دل و ذهن من!)
- شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری (کتاب) (همون کتاب مهدی بامداد که عرض شد!)
- پیلتزین تکوتلی (ایزد طلوع خورشید، در اساطیر آزتک)
- تپوزتکاتل (ایزد نوعی شراب ناب و کهن مکزیکی)
- پهلوان ابراهیم یزدی (یادشون بخیر این مردایی که شکوه مردونگی بودن، پهلوانی از یزد)
- پهلوان اکبر خراسانی (خراسان فقط خطۀ دانشمندان و اندیشه ورزان و شاعران نیست، بلکه همچین پهلوونهایی هم توش بودن که فردوسی رو به یاد رستم دستان انداختن دیگه!)
- میرزا ابوالفضل ساوجی (یک همکار واقعی!، هم طبیب، هم نویسنده، اما پدر ذبیح بهروز، که فقط کافیه شعر معراج نامه اونو بخونید، تا بفهمید عجب نابغه ای بوده!)
- سنبل باجی (دختر بسیار زیبای همولایتی من که سوگلی حرمسرای عظیم فتحعلیشاه قاجار شد، صفحه ای که بزودی باید با استفاده از تاریخ های محلی کرمان، گسترشش بدم)
- فخر جهان خانم (این صفحه خرد رو فقط به این دلیل ساختم که این فخرالدوله که دختر فتحعلیشاهه با خانم فخرالدوله معروفتر که دختر ناصرالدین شاهه، اشتباه نشن!)
- ژول ریشار، اولین معلم فرانسه دارالفنون
- فتح‌الله میرزا شعاع‌السلطنه، در کنار ابهام زدایی از شعاع السلطنه ها!
- تولدت مبارک، آقای رئیس‌جمهور، به یاد هنرپیشه رویایی سینما، مریلین مونرو، از صفحاتی که بسیار دوستش دارم
- شانل، افسانه مد
- کوکو شانل، بنیانگزار افسانه مُد
- سید رضا فیروزآبادی، صفحه ای که خیلی دلم میخواست آغازگرش خودم باشم، امّا چون دیر رسیدم، فقط تونستم تغییرات اساسی درش ایجاد کنم!، بیمارستان این مرد، یکی از چند بیمارستانی بود که من درش طبابت آموختم!
- رشیدالسلطان، صفحه ای خرد برای یکی از اعضای نسبتا گمنام کمیته مجازات
- پیمان سلطانی، همشهری و احتمالا همشاگردی من!، بازسازی کننده نخستین سرود ملی ایران ما
- اسمعیل بزاز، از دلقک های درباری
- علی یون یا همون علیُن، باز هم از دلقک های دربار قاجار
- حاجی کربلائی دزفولی، دلخکی دیگر!
- شیخ شیپور، این دیگه یک دلقک به تمام معناست!
- پیغمبر دزدان، یک مقاله فوق العاده درباره یک همشهری فوق العاده، که خوشحالم از اینکه من آغازگرش بودم!
- علی‌محمد فره‌وشی، یا همون مترجم همایون، مترجمی که برای دانستن اهمیتش باید مث من خوره سری قدیم خواندنیها بود!، پدر دکتر فره وشی معروف!
- تحویلدار صرف جیب، بعدها معلوم میشه که چرا از میون این همه مشاغل قاجاری، گیر دادم به این یکی و صفحه شو ساختم!!
- مهدی مصورالملک، این نقاش اگر درباری نشده بود، امروز یه کمال الملک دیگه بود!
- میرزا محمدتقی شیرازی، عجیب بود که بچه مسلمونای ویکی نویس، تا قبل من این مرجع تقلید بزرگشونو، بی صفحه گذاشته بودن!!
- نصرت‌الله منتصر، این صفحه نقطه شروع کار بزرگیه که می خواستم توی ویکیفا شروع کنم: نوشتن شرح حال تمامی مدفونان در گورستان ظهیرالدوله!، اما بعد بدلایلی از ادامه اش منصرف شدم!، البته موقتاً...
- مسعود معاضد، یکی دیگه از مدفونان در ظهیر، که البته این صفحه رو وقتی به یادش نوشتم که اطلاعاتم ازش در حد صفر بود!
- محمدمهدی اوبهی، رجوع به شرح قبلی!
- موسی حکیمی، از بزرگ مجاهدان صدر مشروطه که متاسفانه امروزه کمتر کسی میشناسدش!
- فرید خزعل، یکی دیگه از خفتگان در ظهیر که از هیچ!، براش شرح حال درآوردم تا یادشو زنده کنم!
- فضائل تدین، وقتی صفحه این ارتشبد ارتش شاهنشاهی رو با بهره از مختصر اطلاعاتم از او ساختم، امیدم این بود که یک نفر از گوشه ای از دنیا، بیاد و اطلاعات این صفحه رو تکمیل کنه!، اما افسوس که تا حالا چند ماه گذشته و خبری نیس!
- حسنعلی مستشار، این صفحه رو هم مثل برخی صفحات فوق، وقتی ساختم که هنوز شرح حال این آدمو توی کتاب دکتر عاقلی ندیده بودم
- عزیزخان خواجه، دو سه سال زندگیم اطراف چهارراه عزیزخان (تقاطع خیابون حافظ) باعث شد که حس خیلی خوبی به این آدم داشته باشم!!
- کنیزک با یک برده، اینم یه صفحه برای اینکه دوستام فک نکنن قاطی شدنم با رجال قاجاری، منو از یاد هنر اروتیک که خودم بنیان نخستین صفحاتشو توی ویکی گذاشتم، غافل کرده!!
- پل ترویلبرت، باید این صفحه رو ببینید تا بفهمید چرا ساختمش؟!
- باقر عاقلی، این آقای بزرگوار از معدود کسانی هستن که من دلم میخواد جای ایشون بودم!؟، البته فقط در زمینه اطلاعات رجال شناسانه شون و نه در سایر زمینه ها!
- محمدقاسم خان ظهیرالدوله، این ظهیرالدوله و ابهام زدودن از تموم ظهیرالدوله های دیگۀ تاریخ ایران، از کارهاییه که من باز به عشق علیخان ظهیر انجوم دادم!
- یوسف ریشار، پسر همون ژول ریشار که قبلا صفحه شو ساخته بودم.
- رحیم کن‌کن، از جاهل ها و لوطی های عصر قاجار که همیشه دلم قیلی ویلی میره واسه خوندن و نوشتن سرگذشتشون!؟
- سدیدالسلطنه کبابی، یک محقق واقعی در عصر قاجار، نویسنده ای که سالها طول خواهد کشید تا قدر واقعیش شناخته بشه
- نیمف، از اولین روزهایی که به ویکی اومدم دلم میخاست روزی فرصت کنم برای ساختن این صفحه!، یک صفحه دوس داشتنی!
- راپسو، یک نیمف کوچک، اونقد کوچیک که هیچ جا به جز ویکی انگ و حالا البته ویکیفا، صفحه نداشت :(
و صدها صفحه دیگر!....
ضمنا با توجه به شغل و تحصیلاتم در پروژه ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه پزشکی هم عضو شده‌ام و علاوه بر ویراستاری مقالات مختلف این پروژه ، مقالات زیر را هم برای اولین بار بدان افزوده‌ام و یا بخش اعظم آنها را اضافه کرده‌ام. مقالاتی که اگر عمری باقی باشد و مورد قبول سایر همکاران «ویکی نویس» قرار بگیرند و باقی بمانند، به مرور سعی در تکمیل آنها خواهم نمود:
- فهرست هراس‌ها (ترجمه از ویکی انگلیش)
- سندروم ژیل دولاتوره
- ترس از مکان پرازدحام (آگورافوبیا)
- نشانگان مونچهاوزن (سندروم مونخ هاوزن)
- کاتاپلکسی
- توهم
- آلیوم اس
- آلیکوم سی
- گارلت
- گارلیک
- گارلی کاپ
- عوارض سلاح‌های شیمیایی
- عوارض پوستی سلاح‌های شیمیایی
- تهدید به سقط
- شوگرن (سندروم شوگرن)
- سندرم روده تحریک پذیر (ترجمه از ویکی انگلیش)
- سندرم کاپگراس
- آب‌هراسی (ترجمه از ویکی انگلیسی)
- رادیوبیولوژی (ترجمه از ویکی انگلیسی)
- هراس از آزارجنسی (ترجمه از ویکی انگلیسی)
- رادیولوژی یا پرتوشناسی (ترجمه از ویکی انگلیسی)
- آلتادین
- آمودیاکین
- اتامبوتول
- اتوسوکزوماید
- آنتوم
- ازتیمایب
- اتینیل استرادیول
- آستمیزول(ترجمه از ویکی انگلیسی)
- ائوزین(ترجمه از ویکی انگلیسی)
- ابی دوکسیم(ترجمه از ویکی انگلیسی)
- اتاکریدین لاکتات(ترجمه از ویکی انگلیسی)
- اتیلن اکساید(ترجمه از ویکی انگلیسی)
- تلیترومایسین
- اسپیرامایسین
- اسپیرونولاکتون
- اسپکتینومایسین
- استرپتوزوسین
- استرپتومایسین
- استرپتوکیناز
- استروژن کونژوگه
- روح هراسی(ترجمه از ویکی پدیای انگلیسی)
- استیل کولین کلراید
- اسمولول
- اسید استاریک(ترجمه از ویکی انگلیسی)
- اسید بوریک(ترجمه از ویکی انگلیسی)
- اشک مصنوعی
- بزاق مصنوعی
- افدرین
- افلوکساسین
- اکی هرب
- انوکسولون
- اکترئتید
- اکساندرولون
- اکسی بوتینین کلراید
- اکسپکتورانت
- اکسی تتراسایکلین
- اکسی متالون
- اکسی توسین
- الانزاپین
- امپرازول
- انالاپریل
- اندانسترون
- انفلوران
- اورسودوکسی کولیک
- اوره
- اوروکیناز
- ایپکاک
- ایتراکونازول
- ایزوپروپیل الکل
- ایزوپروترنول
- ایزوفلوران
- ایزوسورباید دی نیترات
- ایزوکاربوکسازید
- ایزوکسوپرین
- ایمونو گلوبولین
- ایندواستاتین
- ایندوسیانین
- ب ب کلد
- ب کمپلکس
- باکلوفن
- سندرم پروگریا
- اثر ونوسی
- بتانیکول کلراید
- بتاهیستین
- برونکوتیدی
- بران (دارو)
- مسمومیت پرتوی(ترجمه از ویکی انگلیسی)
برای خودم و همه دوستانی که اینجا به سراغم میان، آرزوی سلامتی و توفیق می‌کنم.--Deybirth ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۱۴ (UTC)
لطف دوستان دوست داشتنی من
ویرایشاز شما بابت ساخت مقالات در مورد پهلوانان شاهنامه تشکر فراوان دارم.--یوشیمیتسو ۱۲ اوت ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC) |
 |
|
|
|
 |
 |
|
موطن آدمی را بر هیچ نقشه‌ای نشانی نیست. موطن آدمی تنها در قلب کسانی‌ست که دوستش می‌دارند.
|
الگوهای کاربری
ویرایشویکیپدیای فارسی امروز ۱٬۰۲۳٬۳۳۰ نوشتار دارد. تعداد بازدیدها لینک سرور امن
| جعبه‌های کاربری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
