فارسی

ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /صـفحِه/

صفحه

  1. در فارسی هر یک از دو سوی یک ورق کاغذ، مقوا و مانند آن.
  2. صفحه مدوری که روی آن موسیقی یا آواز یا گفتار ضبط شده‌است و به کمک گرامافون به صدا درمی آید.
  3. بخشی از نسک، کتاب و دیگر
  4. رویه و سطح چیزی.
  5. کناره چیزی، جانب.
  6. چهره، صورت.
  7. منطقه، زمین.
  8. برگ، ور.

زبان دیگر

ویرایش
  • بهاری

آوایش

ویرایش
  • /صف/حهَ/

صفحهَ

  1. به‌زبان فارسی یعنی صف‌آری، صف‌بلی، به صف شدگان به قطار ایستادگان.
    صفحهَ از دو بخش صف که مفهوم آن مشخص است و حهَ یا حع به معنی جواب مثبت یا بلی است.

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
  NODES