فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آمیزِش/

آمیزش

  1. انجام عمل جنسی، مقاربت، جماع، نزدیکی کردن.
  2. معاشرت، همنشینی. دوستی، مراوده.
  3. آمیخته شدن، مخلوط شدن، اختلاط.
    از صحبت نیکان، مرد نیکنام شود، چنانکه روغن کنجد از آمیزش با گلبنفشه. «عنصرالمعالی.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن
  NODES