خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آمیزش
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آمیزِش/
اسم
ویرایش
آمیزش
انجام عمل جنسی، مقاربت، جماع، نزدیکی کردن.
معاشرت، همنشینی. دوستی، مراوده.
آمیخته شدن، مخلوط شدن،
اختلاط
.
از صحبت نیکان، مرد نیکنام شود، چنانکه روغن
کنجد
از آمیزش با
گلبنفشه
. «
عنصرالمعالی
.
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن