(جَ رَ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  • سانسکریت
  • واژگانی همچون ( جاری، جریان ) به روشنی واژگانی عربی نیستند. در زبانِ خویشاوندِ سانسکریت نیز واژه ( jhari ) به چمِ ( رودخانه ) و واژه یِ ( jhara ) به چمِ ( آبشار ) بوده است. این را کنار واژگانی همچون ( شریان ( جریان ) ، شار ) بگذارید. در رویه یِ 122 از نبیگِ ( فرهنگِ سَنسکریت - فارسی ) نوشته یِ ( جلالی نائینی ) - پوشینه یِ دوم - آمده است:

مصدر لازم

ویرایش
  1. روان شدن (آب و هر چیز مانند آن)
  1. واقع شدن ام
  1. دست به دست شدن پول.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

آوایش

ویرایش
  • /جَرَیان/؛ SAMPA: /"dZarajAn

نویسه گردانی

ویرایش

خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.جریان (جمع جریان‌ها)

  1. حرکت سیالی در یک مسیر
    جریان آب، جریان هوا
  2. عمل یا فرایند دست به دست شدن چیزی
    جریان پول، جریان کالا
  3. رشته ای از کارها یا رویدادهای پیوسته که به نتیجه ی معینی می رسند؛ فرایند
    جریان تولید
  4. چگونگی رویداد
    جریان از این قرار بود.

مترادف ها

ویرایش

تچان؛ رابه

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

corrente

processo

circolazione

flusso

انگلیسی
twayblade
  NODES