سلام

فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /داشتَن/

داشتن

  1. صاحب یا دارندهٔ چیزی یا کسی بودن؛ مالک و دارا بودن.
  2. (گفتگو): هوای کسی یا چیزی را داشتن، نگاه داشتن.
  3. به‌شمار آوردن، گرفتن. پنداشتن. طول کشیدن. مشغول بودن. وادار کردن.


هَمْصَدْرْهای «داشتن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
داشت دار دارین[📍]
فعل‌های «داشتن»
عملواژه‌های «داشتن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️داشتم 📤 ️داشتی 📤 ️داشت 📤 ️داشتیم 📤 ️داشتید 📤 ️داشتند 📤
آستانیک هی‌داشتم هی‌داشتی هی‌داشت هی‌داشتیم هی‌داشتید هی‌داشتند
شروعیک تی‌داشتم تی‌داشتی تی‌داشت تی‌داشتیم تی‌داشتید تی‌داشتند
جاریک فی‌داشتم فی‌داشتی فی‌داشت فی‌داشتیم فی‌داشتید فی‌داشتند
فرجامیک وی‌داشتم وی‌داشتی وی‌داشت وی‌داشتیم وی‌داشتید وی‌داشتند
پایانیک دی‌داشتم دی‌داشتی دی‌داشت دی‌داشتیم دی‌داشتید دی‌داشتند
پیوستیک پی‌داشتم پی‌داشتی پی‌داشت پی‌داشتیم پی‌داشتید پی‌داشتند
روالیک می‌داشتم می‌داشتی می‌داشت می‌داشتیم می‌داشتید می‌داشتند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️دارم 📤 ️داری 📤 ️دارد 📤 ️داریم 📤 ️دارید 📤 ️دارند 📤
آستانیک هی‌دارم هی‌داری هی‌دارد هی‌داریم هی‌دارید هی‌دارند
شروعیک تی‌دارم تی‌داری تی‌دارد تی‌داریم تی‌دارید تی‌دارند
جاریک فی‌دارم فی‌داری فی‌دارد فی‌داریم فی‌دارید فی‌دارند
فرجامیک وی‌دارم وی‌داری وی‌دارد وی‌داریم وی‌دارید وی‌دارند
پایانیک دی‌دارم دی‌داری دی‌دار دی‌داریم دی‌دارید دی‌دارند
پیوستیک پی‌دارم پی‌داری پی‌دارد پی‌داریم پی‌دارید پی‌دارند
روالیک می‌دارم می‌داری می‌دارد می‌داریم می‌دارید می‌دارند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️دارینم 📤 ️دارینی 📤 ️داریند 📤 ️دارینیم 📤 ️دارینید 📤 ️دارینند 📤
آستانیک هی‌دارینم هی‌دارینی هی‌داریند هی‌دارینیم هی‌دارینید هی‌دارینند
شروعیک تی‌دارینم تی‌دارینی تی‌داریند تی‌دارینیم تی‌دارینید تی‌دارینند
جاریک فی‌دارینم فی‌دارینی فی‌داریند فی‌دارینیم فی‌دارینید فی‌دارینند
فرجامیک وی‌دارینم وی‌دارینی وی‌داریند وی‌دارینیم وی‌دارینید وی‌دارینند
پایانیک دی‌دارینم دی‌دارینی دی‌داریند دی‌دارینیم دی‌دارینید دی‌دارینند
پیوستیک پی‌دارینم پی‌دارینی پی‌داریند پی‌دارینیم پی‌دارینید پی‌دارینند
روالیک می‌دارینم می‌دارینی می‌داریند می‌دارینیم می‌دارینید می‌دارینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بداشتم 📤 ️بداشتی 📤 ️بداشت 📤 ️بداشتیم 📤 ️بداشتید 📤 ️بداشتند 📤
شروعیک بتی‌داشتم بتی‌داشتی بتی‌داشت بتی‌داشتیم بتی‌داشتید بتی‌داشتند
پایانیک بدی‌داشتم بدی‌داشتی بدی‌داشت بدی‌داشتیم بدی‌داشتید بدی‌داشتند
پیوستیک بپی‌داشتم بپی‌داشتی بپی‌داشت بپی‌داشتیم بپی‌داشتید بپی‌داشتند
روالیک بمی‌داشتم بمی‌داشتی بمی‌داشت بمی‌داشتیم بمی‌داشتید بمی‌داشتند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بدارم 📤 ️بداری 📤 ️بدارد 📤 ️بداریم 📤 ️بدارید 📤 ️بدارند 📤
شروعیک بتی‌دارم بتی‌داری بتی‌دارد بتی‌داریم بتی‌دارید بتی‌دارند
پایانیک بدی‌دارم بدی‌داری بدی‌دارد بدی‌داریم بدی‌دارید بدی‌دارند
پیوستیک بپی‌دارم بپی‌داری بپی‌دارد بپی‌داریم بپی‌دارید بپی‌دارند
روالیک بمی‌دارم بمی‌داری بمی‌دارد بمی‌داریم بمی‌دارید بمی‌دارند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بدارینم 📤 ️بدارینی 📤 ️بداریند 📤 ️بدارینیم 📤 ️بدارینید 📤 ️بدارینند 📤
شروعیک بتی‌دارینم بتی‌دارینی بتی‌داریند بتی‌دارینیم بتی‌دارینید بتی‌دارینند
پایانیک بدی‌دارینم بدی‌دارینی بدی‌داریند بدی‌دارینیم بدی‌دارینید بدی‌دارینند
پیوستیک بپی‌دارینم بپی‌دارینی بپی‌داریند بپی‌دارینیم بپی‌دارینید بپی‌دارینند
روالیک بمی‌دارینم بمی‌دارینی بمی‌داریند بمی‌دارینیم بمی‌دارینید بمی‌دارینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بدار 📤 ️بدارید 📤
نهی ️ندار 📤 ️ندارید 📤
هم‌مصدرهای «داشتن»

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ فارسی معین/ فرهنگ بزرگ سخن
  NODES