فارسی

ویرایش

خشک (~. خُ)

صفت مرکب

ویرایش
  1. پاکدامن، پرهیزکار، مق تَردامن.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(مَ)

  1. دامان:
  2. بخش پایین جامه.
  3. کنارة هر چیز.
  4. گستره، پهنه.
  5. آغوش، بغل. ؛~آلوده بدکار، بدنام. ؛~از چیزی برافشاندن ترک آن چیز کردن. ؛ ~افشاندن الف - کوچ کردن، سفر کردن. ب - ترک کردن، روگرداندن. ؛~ به کمر زدن کنایه از: آماده شدن برای انجام کا
  1. پا در ~کشیدن یا آوردن کنایه از: الف - ترک آمد و شد کردن. ب - قرار داشتن. ج - کناره گرفتن.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
  1. دامن

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

gonna

انگلیسی
lappet
  NODES