فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /دِرُ/

درو

  1. بریدن ساقه‌های گندم، برنج و مانند آن با داس.
    همان بَر که کاری همان بدرَوی.....سخن هرچه گویی همان بشنوی (شاهنامه)

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
  NODES