فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. یکی از مهره‌های شطرنج که به شکل برج

استعاره

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. پرنده‌ای موهوم و بزرگ مانند سیمرغ و عنقا.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(رُ)

  1. گونه، چهره، هر یک از دو طرف گونه.
  2. سوی، طرف.
  3. عنان اسب، افسار.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(رَ)

  1. رخنه، شکاف.
  2. خط‌هایی که از کشیدن سوهان بر روی فلزات ایجاد شود.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

  1. جنگجو، پهلوان.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

رَخ :(rakh) در گویش گنابادی یعنی خط خط ، خط خطی ، خط خط بودن روی بدن انسان یا حیوان

برگردان‌ها

ویرایش

برگردان‌ها

ویرایش

برگردان‌ها

ویرایش
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ رخ دارد
انگلیسی
visage
  NODES