نوشتن
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /شِنیدَن/
عارفر
ویرایشنوشتن
- بُن مضارع نویس؛ رسم کردن علائم یک نظام خطی برروی سطحی به منظور نشان دادن اصوات یک زبان یا اصوات موسیقی.
- تحریر کردن. درج حروف، کلمات و علائم بر روی یک سطح اغلب روی کاغذ و یا درج به صورت الکترونیکی.
- درنوردیدن، پیمودن، طی کردن. پیچیدن.
برگردانها
ویرایشمنابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن