نتایج جستجو

حوزه: [شیمی، فیزیک]‏ اندازه‌گیری و تحلیل پراش پرتو ایکس تولیدشده از بلورها. «طیف‌سنجی پرتو ایکس» هم‌ارزِ «X-ray spectrometry»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و...

[شیمی] طیف‌سنجی برای تولید طیف پرتو ایکس یک ماده و اندازه‌گیری طولِ‌موج‌های مربوط به اجزای متفاوت آن. «طیف‌سنج پرتو ایکس» هم‌ارزِ «X-ray spectrometer»؛...

درمعرض تابش پرتوهای ایکس قرار می‌گیرد و انرژی‌های فوتوالکترون‌های گسیل‌شده از سطح نمونه تعیین می‌شود. «طیف‌شناسی فوتوالکترونی پرتو ایکس» هم‌ارزِ «X-ray photoelectron...

(~. کُ) بررسی تصویر پرتو ایکس روی پرده یا صفحة حساس، پرتوبینی. (فره) فرهنگ لغت معین...

(~. لُ) فرانسوی شاخه‌ای از پزشکی که با استفاده از پرتو ایکس و انواع پرتوها به تشخیص و درمان بیماری کمک می‌کند، پرتوشناسی (فره) فرهنگ لغت معین انگلیسی...

حوزه: [پزشکی] دستگاهی که با استفاده از پرتوِ ایکس از برش خاصی از بدن عکس‏برداری کند. «برش‏نگار» هم‌ارزِ «tomograph»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی، دفتر اول، فرهنگ...

حوزه: [پزشکی] عکس‏برداری با پرتوِ ایکس از برش خاصی از بدن. «برش‏نگاری 2» هم‌ارزِ «tomography»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی، دفتر اول، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان،...

حوزه: [پزشکی] بررسی تصویر پرتوِ ایکس روی پرده یا صفحۀ حساس مصوب فرهنگستان اول. «پرتوبینی» هم‌ارزِ «radioscopy»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی، دفتر اول، فرهنگ...

حوزه: [پزشکی] تصویر رگ‌های خونی که با پرتوِ ایکس و به شیوۀ رگ‏نگاری تهیه شود. «رگ‏نگاره» هم‌ارزِ «angiogram, angiograph»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی، دفتر اول،...

حوزه: [پزشکی] عکس‏برداری از زَهره با پرتوِ ایکس. «زَهره‏نگاری» هم‌ارزِ «cholecystography»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر دوم، فرهنگ واژه‌های...

حوزه: [پزشکی] آزمایش پرتوِنگاری درخت نایژه‏ای با پرتوِ ایکس. «نایژه‏نگاری» هم‌ارزِ «bronchography»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر دوم،...

حوزه: [پزشکی] پرتوِنگاری از مجاری صفرایی یا زردابراه‌ها با پرتوِ ایکس. «زردابراه‏نگاری» هم‌ارزِ «cholangiography»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن...

حوزه: [فیزیک]‏ نسبت تعداد الکترون‌های اوژه به فوتون‌های پرتوِ ایکس گسیل‏شده. «ضریب اوژه» هم‌ارزِ «Auger coefficient»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن...

حوزه: [فیزیک]‏ هاله‌هایی که پیرامون بازتاب‌های پرشدت براگ در نقش پراش پرتوِ ایکس از بلورها ظاهر می‌شوند. «پراکندگی پخشیده» هم‌ارزِ «diffuse scattering»؛...

حوزه: [تغذیه] اندازه‌گیری چگالی استخوان ازطریق سنجش میزان جذب پرتوِ ایکس در بافت‌ها. «چگالیسنجی استخوان» هم‌ارزِ «bone densitometry»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...

حوزه: [فیزیک]‏ تغییر ناگهانی میزان جذب‌شوندگی پرتوِ ایکس تابیده‌شده در محیطی معین که در طولِ‌موج خاصی روی می‌دهد. «لبۀ جذب» هم‌ارزِ «absorption edge»؛...

آشکارسازها] بخشی از علم نجوم که به مطالعۀ پرتوِهای نجومی در بازۀ طیفی پرتوِ ایکس می‌پردازد. «نجوم پرتوایکس» هم‌ارزِ «X-ray astronomy»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...

حوزه: [فیزیک]‏ روشی که در آن باریکه‌ای از پرتوِ ایکس یا نوترون به تک‌بلور چرخان تابانده می‌شود و پراش حاصل مورد بررسی قرار می‌گیرد. «روش بلور چرخان» هم‌ارزِ...

اوژۀ گسیل‌شده از سطح جامد هنگامی‌که این سطح با الکترون‌های پرانرژی یا پرتو ایکس بمباران شود. «طیف‌شناسی الکترون اوژه» هم‌ارزِ «Auger electron spectroscopy...